قصه ما همین بود، پرنده بی پرنده!

۱ بهمن ۱۳۹۷ 717

40 سال است همواره درباره توسعه حرف زده ایم. سردار سازندگی بود و توسعه فیزیکی! ساختیم و ساختیم و ساختیم! سد ساختیم! آب برد! آنچه را برایش ساخته بودیم! سد ساختیم برای جمع آوری آب، اما شور شد هر آنچه نمی باید!چند سال بعد آجر و خشت را رها کردیم رفتیم سراغ جامعه! آنچه بر آن نام توسعه مدنی نهادیم.همه امیدوار شدیم...امیدواراممممید...بگذریم از آنچه بر همه ما گذشت...بر همه شما گذشت...توسعه نیافتیم که هیچ هر لحظه گویی در جنگی مداوم در حال زور زدن هستیم تا سیستم و ساختار شل و کوتاه قد، جامعه مدنی، تلاش برای ساختن، حرکت رو به جلو را به عقب هل ندهد. به عقب نراند.پاشنه هایمان ساییده شد از بس بر آسفالت داغ زور زدیم...در نزدیک به دو سال گذشته تلاش کردیم با «سرا» بر مفهوم توسعه تأکید کنیم، راهی جدید را باز کنیم تا آدمها، تک تکشان به فکر آبادانی و ساختن باشند در عین اینکه به محیط اطراف خود توجه دارند. در عین اینکه حریم خود و محیط زندگیمان را هم حفظ می کنیم.11 نشست برگذار کردیم با کمترین همدلی از سوی هر نهاد مرتبط به دولت یا حاکمیت.حال در آستانه برگذاری دوازدهمین نشست در فومن، پس از مخالفتهای مکرر و تغییر چند باره مکان برگذاری تنها چند ساعت پیش از اجرای نشست، دادستان محترم این شهر، مجوز برگذاری مان را برای آخرین بار لغو می کند. 

قصه ما همین بود، پرنده بی پرنده توسعه بی توسعه

تاکنون نظری برای این مطلب ثبت نگردیده است