هاگو واگوی اول
زهرا نظری که به قول خودش تجربه 11 سال دانش آموزی را دارد از کودکیش و کلیشه های موجود می گوید. او از آنچه هر فرد است، می گوید و اینکه چطور در کودکی او را خانم دکتر و برادر بزرگترش را آقای مهندس می خوانده اند. این در حالی است که برادرش در حال مهندس شدن است اما او دوست ندارد راهی که برایش در کودکی و با کلیشه ها در نظر گرفته اند طی کند.
هاگو واگوی دوم
مرتضی اسدی درباره کالاها و معانی آنها در بافت فرهنگی مرتبط با خود صحبت می کند. او این مسئله را از طریق توضیح فرهنگهای خوراک تبیین می کند و می گوید چگونه یک مسئله تجاری تنها در حیطه اقتصاد باقی نمانده و به بافتهای فرهنگی و بین تمدنی مربوط می شود.
هاگو واگوی سوم
نیلوفر باقرزاده از خانواده اش، مسئولیتهای اجتماعی درونی و تاثیرش در اجتماع و اطرافیانش سخن می گوید. او درباره نیازهای مشترک با دیگران و یاد گرفتن نوع تعامل با دیگران، آگاهی از وظایف اجتماعی و در نهایت مسئولیت اجتماعی ای می گوید که می تواند باعث شکوفا شدن استعدادها شود.
هاگو واگوی چهارم
سکینه خاتمی از نگرانیهایش درباره پیر شدن جمعیت در ایران می گوید. با این پیش فرض که موثر بودن در هر موضوعی از شناخت درست از آن موضوع ناشی می شود سراغ توضیح ساختار جمعیت می رود. درباره این می گوید که چرا ساخت جنسی و سنی ساختار جمعیت مهم است.